با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Trial Balloon

    American: ˈtraɪəlbəˈluːn British: ˈtraɪəlbəˈluːn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    رجوع شود به: pilot baloon

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    (اظهار یا عمل و غیره برای آزمایش واکنش مردم یا افکار عمومی) عمل سنجشی، سخن سنجشی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد trial balloon

    1. noun test
      Synonyms: ballon d'essai, barometer, feeler, fishing question, pilot balloon, test of public reaction, toe in the water

    ارجاع به لغت trial balloon

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «trial balloon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trial balloon

    لغات نزدیک trial balloon

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی